بازی پوتین با زمان چگونه دیپلماسی نمایشی ترامپ دست روسیه را تقویت میکند؟ *الکساندر گابویف ۲۶ آگوست ۲۰۲۵ Foreign Affairs یداله فضل الهی *الکساندر گابویف مدیر مرکز روسیه اوراسیای کارنگی است. در آستانه نشست بین دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در آلاسکا در این ماه، اوضاع برای اوکراین خوب به نظر نمیرسید. توصیفات از این نشست بین یک «یالتای جدید» که در آن رئیس جمهور آمریکا ممکن است با خواستههای کرملین برای ایجاد حوزه و قلمرو نفوذ روسیه بر اوکراین موافقت کند و یک «مونیخ جدید» که در آن ترامپ اوکراین را به حاشیه میراند و حمایت ایالات متحده از دفاع از این کشور را لغو میکند، در نوسان بود. به عبارت دیگر، انتظارات{از این نشست} در اوکراین و در میان متحدان کیِف پایین بود. با این حال، این اجلاس به فاجعه بزرگی برای اوکراین ختم نشد. او با شروع عادیسازی روابط با روسیه قبل از حل و فصل جنگ در اوکراین موافقت نکرد؛ و در 18 آگوست، او ولادیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، و جمعی از رهبران اروپایی را در کاخ سفید به حضور پذیرفت، جایی که آنها به طور جمعی موفق شدند توپ دیپلماتیک را دوباره به زمین پوتین بیندازند. الکساندر استاب، رئیس جمهور فنلاند، پس از آن گفت: «این روز، روز اتحاد اروپا و آمریکا در حمایت از اوکراین بود.» اما اگرچه پوتین اکنون میداند که طرح آرمانی A او، که در آن ترامپ به سادگی توافقی را که در مسکو نوشته شده است، به کیف تحمیل کند، بعید است که محقق شود، اما او به طرح B که عملیتر است روی آورده است، که در آن ترامپ شکیبائی خود را از دست خواهد داد و کمکهای ایالات متحده به اوکراین را به میزان قابل توجهی کاهش خواهد داد. در محاسبات کرملین، این هنوز به عنوان پیروزی محسوب میشود و استراتژی دیپلماتیک پوتین همچنان از رویکرد سهجانبهای که من و همکارانم چند ماه پیش در فارن افرز تشریح کردیم، پیروی میکند. مسکو توجه رئیس جمهور ایالات متحده را جلب میکند، از دور جدید تحریمهای دردناک ایالات متحده پیشگیری میکند و به جنگ ادامه میدهد. زیرا، طبق ارزیابی کرملین، زمان به نفع روسیه است. مسکو در میدان نبرد دست بالا را دارد: این کشور از نظر تعداد نفرات و تجهیزات برتری قابل توجهی را حفظ کرده است و با وجود تلفات فزاینده، به تدریج خطوط مستحکم در دونباس را از بین برده است. علاوه بر این، روسیه در حال پیشرفت در جنگ پهپادی است و برتری رقابتی اوکراین را از بین میبرد. مسکو در حال حاضر آتشبس برای توقف جنگ نمیخواهد – البته مگر اینکه تمام خواستههای سیاسی آن به سادگی برآورده شود. روسیه در حال بازی با ترامپ برای به دست آوردن زمان است. اما با وجود اعتماد به نفس این کشور، مشخص نیست که پوتین یک برنامه احتمالا واقعبینانه_ای داشته باشد، اگر کیف بتواند همانند سه سال گذشته دوام بیاورد. به عنوان مثال، اگر اتحادیه اروپا تحویل مهمات و پهپادها را از ذخیره موجود تسریع کند و با مصادره ۲۵۰ میلیارد دلار داراییهای باارزش مسدود شده روسیه که در بانکهای آنها نگهداری میشود، یک خط نجات مالی به کیف را تداوم ببخشد، کرملین ممکن است به هدف استراتژیک خود یعنی انقیاد اوکراین دست نیابد. با وجود قرار دادن اقتصاد و جامعه روسیه در وضعیت جنگی، پوتین ممکن است برای پیروزی به چیزی بیش از زمان نیاز داشته باشد. از طرح A تا طرح B تعاملات اولیه با دولت دوم ترامپ برای طرح A مسکو دلگرمکننده به نظر میرسید. ترامپ دوستش استیو ویتکوف را به عنوان فرستاده ویژه برای مذاکرات با روسیه منصوب کرد و ویتکوف چندین بار به مسکو سفر کرد و ساعتها با پوتین صحبت کرد. بین مراسم تحلیف ترامپ در ژانویه و تابستان، روسای جمهور آمریکا و روسیه سه تماس تلفنی طولانی داشتند و نکات مورد بحث پوتین به وضوح بر همتای آمریکایی او تأثیر گذاشت، همانطور که این موضوع به طرز دردناکی در انتقاد ترامپ از زلنسکی در دفتر بیضی شکل در 28 فوریه مشهود بود. علاوه بر این، مسکو تلاش کرده است تا روابط خود با ایالات متحده را به بخشهای جداگانه تقسیم کند، همانطور که در اولین جلسه سطح بالا بین روسها و تیم امنیت ملی ترامپ در ۱۸ فوریه مشخص بود. کرملین پیشنهاد داد همزمان با عادی سازی گسترده تر روابط ایالات متحده آمریکا و روسیه، که شامل بازگشائی کنسولگری ها در هر دو کشور (که از سال 2017 بسته بوده اند)، از سرگیری مذاکرات کنترل تسلیحات و ارتقاء تجارت و سرمایه گذاری متقابل میشود، صلح در اوکراین نیز دنبال گردد. با این حال، تا تابستان، آشکار شده بود که تجاوز افسونگرانه(جذابیت) کرملین دچار تزلزل شده است. زلنسکی با مشورتها و توصیههای فراوان از سوی رهبران اروپایی، موفق شد به همریختگی روابط با ترامپ را از طریق امضای قرارداد معدنی که دسترسی ترجیحی ایالات متحده به منابع طبیعی اوکراین، بویژه مواد معدنی کمیاب را تامین میکرد، مدیریت کند. در عوض، کاخ سفید دسترسی کیف به کمکهای نظامی ایالات متحده، از جمله اطلاعات آمریکا و امکان خرید سلاحهای آمریکایی با پول اروپا را ادامه داده است. و در 14 ژوئیه، ترامپ در کنار مارک روته، دبیرکل ناتو، تهدید کرد که اگر روسیه با آتشبس بیقید و شرط موافقت نکند، «تعرفههای بسیار شدیدی» اعمال خواهد کرد. در ارزیابی کرملین، زمان به نفع روسیه است. تهدید به اعمال فشار اقتصادی بیشتر، قدرت خود را داشت. در سال ۲۰۲۴، روسیه تنها ۳ میلیارد دلار کالا به ایالات متحده صادر کرد، بنابراین حتی تعرفههای سه رقمی نیز تأثیر جدی بر بودجه کرملین نخواهد گذاشت. اما ترامپ تعرفه تنبیهی ۲۵ درصدی بر کالاهای هندی به دلیل خرید نفت روسیه وضع کرده است - تعرفهای که احتمالاً تخفیفهایی را که فروشندگان نفت روسیه باید به خریداران هندی ارائه دهند، بیشتر افزایش میدهد و سودآوری تجارت نفت را برای کرملین کاهش میدهد. کاهش درآمدهای نفت و گاز در حال حاضر بر اقتصاد جنگی تأثیر گذاشته است: برخی از مناطق روسیه که قبلاً پرداختهای هنگفتی برای تازه سربازان ارتش ارائه میدادند، به دلیل کمبود بودجه، پاداشهای ثبتنام را کاهش میدهند. بارزترین نشانه این امر، کسری بودجه فزاینده کشور است. در آغاز سال جاری، برنامه کرملین این بود که کسری بودجه تنها 0.5 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور باشد. با این حال، در ماه ژوئن، کرملین مجبور شد این رقم را به 1.8 درصد از تولید ناخالص داخلی افزایش دهد. حتی از این هدف نیز فراتر خواهد رفت؛ در هفت ماه اول سال جاری، کسری بودجه در حال حاضر به 2.2 درصد از تولید ناخالص داخلی رسیده است. تحریمهای بیشتر ایالات متحده نیز میتواند مخرب باشد. به عنوان مثال، ایالات متحده هنوز غولهای انرژی روسیه مانند روسنفت و لوکاویل را در فهرست سیاه قرار نداده است، اما چنین اقدامی فشار قابل توجهی بر جریان نقدی کرملین وارد خواهد کرد. همانطور که الکساندرا پروکوپنکو در ژانویه در فارن افرز نوشت، اقتصاد روسیه توان کافی برای پشتیبانی از ماشین جنگی پوتین را برای ۱۸ تا ۲۴ ماه دیگر دارد، اما اوضاع رو به وخامت است. این واقعیت، کرملین را با این معمای غیرقابل حل(دوراهی) مواجه ساخت که آیا به مسیر سرسختانه خود ادامه دهد و تهدیدات ترامپ را نادیده بگیرد - یا سعی کند او را آرام کند. در نهایت، کرملین تصمیم گرفت که بهتر است جلسهای بین روسای جمهور ترتیب دهد و روابط شخصی ترامپ و پوتین را به مسیر اصلی خود بازگرداند. کرملین از ویتکوف دعوت کرد تا به مسکو بیاید، جایی که در 7 آگوست، به او چیزی شبیه به یک معامله قابل قبول ارائه شد. روسها همچنین پیشنهاد ملاقات با ترامپ را دادند که با عجله در آلاسکا سازماندهی شد. شعار معمول روسیه مبنی بر اینکه اجلاس رهبران باید با دقت آماده شود - توجیهی که کرملین برای توضیح عدم تمایل پوتین به ملاقات با زلنسکی از آن استفاده میکند - به طرز چشمگیری کنار گذاشته شد. سراب توافق(معامله) پس از گفتگوی سه ساعته بین پوتین و ترامپ، ناهار کاری برنامهریزی شده اجلاس آلاسکا لغو شد و کنفرانس مطبوعاتی به اظهارات رسمی هر رئیس جمهور تقلیل یافت. این نشانه روشنی بود که تلاشهای روسیه برای تفکیک جنگ اوکراین و عادیسازی روابط در سایر زمینهها شکست خورده است. اما این تنها عملکرد ضعیف قابل توجه تیم پوتین نبود. در مورد موضوع اصلی، پوتین به هدف اصلی خود برای این نشست دست یافت: او ترامپ را متقاعد کرد که تلاشهای کاخ سفید برای صلح باید بر دستیابی به یک راهحل جامع برای پایان دادن به جنگ متمرکز باشد، نه یک آتشبس بیقید و شرط، و اینکه جنگ میتواند در این میان ادامه یابد. علیرغم ادعاهای قبلی ترامپ، و همچنین اصرار رهبران اروپایی و زلنسکی قبل از اجلاس، کاخ سفید هیچ اقدام تنبیهی علیه روسیه به دلیل امتناع کرملین از موافقت با آتشبس اعمال نکرده است. پوتین چگونه موفق شد؟ او دیپلماسی نمایشی ترامپ را با مذاکرات نمایشی تطبیق داد و اساساً دولت ترامپ را فریب داد تا باور کند که او امتیازات جدی میدهد. به گفته ترامپ و مقامات مختلف آمریکایی، مانند ویتکوف، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و جی دی ونس، معاون رئیس جمهور، پوتین در آلاسکا اعلام کرد که آماده است از برخی از خواستههای حداکثری خود - خواستههایی که از ابتدا مضحک و چرند بودند - کوتاه بیاید. کرملین به جای درخواست خروج کامل نیروهای اوکراینی از چهار منطقهای که مسکو ادعای مالکیت آنها را دارد، اکنون از کیف میخواهد که فقط مناطق دونتسک و لوهانسک را واگذار کند، در حالی که در خرسون و زاپوریژژیا، مسکو خط تماس فعلی را خواهد پذیرفت. ظاهراً پوتین پیشنهاد داده است که حاضر است سایر بخشهای اوکراین را که روسیه اشغال کرده است، از جمله بخشهایی از مناطق دنیپروپتروفسک، سومی و خارکف، معامله کند. این تبادلات زمینی باعث میشود کیِف زمینی تقریباً ده برابر بزرگتر از آنچه روسیه آمادهی پس دادن آن است را تسلیم کند. علاوه بر این، یک چهارم منطقهی دونتسک که اوکراین هنوز کنترل آن را در دست دارد، از جمله شهرهای استراتژیک اسلوویانسک و کراماتورسک، مستحکمترین بخش کشور است و از زمان بازپسگیری آن در سال ۲۰۱۴ از جداییطلبان تحت حمایت روسیه، به شبکهای عظیم از تأسیسات دفاعی تبدیل شده است. برای زلنسکی، واگذاری این قلمرو به دلایل سیاسی و نظامی تقریباً غیرممکن است. تمام نظرسنجیهای موجود نشان میدهد که جامعه اوکراین معامله کردن قلمرو کشور خود را نخواهد پذیرفت؛ و از دیدگاه نظامی، واگذاری دونباس غربی به معنای دادن کلید تمام شمال و مرکز اوکراین به متجاوز است. (هیچ خط دفاعی اصلی فراتر از «کمربند دژ» که پوتین میخواهد کیف آن را رها کند، وجود ندارد.). با این وجود، پس از اجلاس، ترامپ منطق «مبادله زمین» پیشنهادی پوتین را پذیرفت، اگرچه گفت که تصمیم با زلنسکی خواهد بود. ضمانتهای بدون وثیقه یکی دیگر از مسائل کلیدی مورد بحث در آلاسکا، تضمینهای امنیتی پس از جنگ برای اوکراین بود. ویتکوف به فاکس نیوز گفت که در طول این اجلاس «پیشرفتهای حماسی» حاصل شده است. به گفته وی، پوتین برای اولین بار با مفهوم تضمینهای امنیتی برای اوکراین موافقت کرد و این نتیجه میتواند حتی قویتر از بند دفاع دسته جمعی ماده ۵ ناتو باشد - بدون عضویت واقعی کیف در ناتو. علاوه بر این، به گفته ویتکوف، روسیه موافقت کرد قانونی را تصویب کند که پس از توافق صلح، هیچ زمینی از اوکراین تصرف نکند یا «به هیچ کشور اروپایی دیگری حمله نکند». این وعدهها توسط تیم ترامپ به عنوان «پیشگامانه» مورد استقبال قرار گرفت و رئیس جمهور ایالات متحده در دیدار ۱۸ آگوست خود در کاخ سفید با زلنسکی و گروهی از رهبران اروپایی، آنها را به عنوان یک دستاورد بزرگ معرفی کرد. برای اندک زمانی، این خوشبینی وجود داشت که میتوان یک ضمانت امنیتی کاملی را ارائه داد. اروپاییها با بهرهبرداری از زبان مبهم پیشنهاد روسیه، از این فرصت استفاده کردند و طرحی را ارائه دادند: استقرار یک «نیروی اطمینانبخش» اروپایی در اوکراین پس از جنگ، که ده کشور اتحادیه اروپا به طور بالقوه به آن نیرو اعزام میکنند، در حالی که ترامپ وعده مبهمی مبنی بر «پشتیبانی هوایی» از سوی ایالات متحده داد، بدون اینکه توضیح دهد این امر در عمل به چه معناست. یک توافق صلح واقعی همچنان دستنیافتنی است. اما در 20 آگوست، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، آب سردی بر این طرح ریخت. به گفته وی، ایده مسکو برای تضمین امنیتی، مجموعهای از تعهدات دوجانبه بین اوکراین و ایالات متحده و دولتهای اروپایی با فرمولبندیهای مشابه ماده 5 نیست، بلکه یک توافق مبتنی بر اجماع است که توسط پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد تضمین میشود - با حق وتوی کرملین. اساساً، او میخواهد روباه به محافظت از لانه مرغ کمک کند. علاوه بر این، مسکو اصرار دارد که نیروهای مسلح اوکراین - چه از نظر تعداد و چه از نظر تجهیزات - و همچنین توانایی آنها در همکاری با متحدان خارجی در زمینه تدارک اسلحه، اشتراکگذاری اطلاعات، طراحی سلاح و آموزش را به طور جدی محدود کند. این «پیشرفت حماسی» به طرز چشمگیری شبیه مواضع روسیه در مذاکراتی بود که در دو ماه اول پس از حمله مسکو به اوکراین در فوریه ۲۰۲۲ در استانبول برگزار شد و در نهایت فروپاشید. همانطور که ساموئل چاراپ و سرگئی رادچنکو برای اولین بار در فارن افرز شرح دادند، آن مذاکرات تا حدی به دلیل ناتوانی مسکو و کیف در پر کردن شکاف مشابه بر سر تضمینهای امنیتی، بدون هیچ توافقی پایان یافت. برای پوتین، پایان دادن به مشارکت امنیتی اوکراین با غرب همچنان یک هدف اصلی است. اما از دیدگاه کیف، اندازه ارتش و توانایی آن برای حفظ روابط با ارتشهای ناتو پیشنیاز حفظ حاکمیت و در نتیجه غیرقابل مذاکره است. علاوه بر این، اوکراین دلایلی دارد که باور کند موقعیت مذاکرهاش قویتر از سال ۲۰۲۲ است. برخلاف سه سال پیش، کشورهای اروپایی بالاخره آمادهاند تا تضمینهای امنیتی مورد نظر کیف را ارائه دهند - یا حداقل اکنون چنین میگویند. حتی مهمتر از آن، عمق همکاری بین اوکراین و ناتو اکنون بسیار فراتر از سطحی است که پوتین قبل از جنگ، دقیقاً دلیل حمله روسیه، نگران آن بود. این اتحاد به طور تنگاتنگی در ساخت و آزمایش سلاح با اوکراین، آموزش ارتش آن و تأمین اطلاعات و تسلیحات، از جمله آنهایی که میتوانند در اعماق خاک روسیه حمله کنند، مشارکت دارد. غیرقابل تصور است که کیف داوطلبانه این همکاری را رها کند. علیرغم تمایل ترامپ برای سازماندهی جلسهای بین پوتین و زلنسکی و همچنین یک اجلاس سه جانبه برای امضای توافق، یک توافق صلح واقعی همچنان دست نیافتنی است. سربازی ادامه دارد پیشبینی اینکه ترامپ چگونه با شکاف بین مواضع روسیه و آنچه برای اوکراین قابل قبول است، برخورد خواهد کرد، غیرممکن است. اما در حالی که پوتین طفره میرود، واضح است که اروپا مشغول تدوین برنامههای خود است. طرح اولیه اروپا شامل تحت فشار قرار دادن دقیق ترامپ برای پذیرش این واقعیت است که کرملین مانع تلاشهای صلح او میشود و تنها فشار میتواند پوتین را به مصالحه ترغیب کند. اگر این طرح موفقیتآمیز باشد، تعلل پوتین میتواند نتیجه معکوس داشته باشد و ترامپ سرانجام روسیه را با تحریمهای بیشتر هدف قرار دهد. اروپاییها همچنین قصد دارند به پرداخت هزینه سلاحهای آمریکایی برای اوکراین ادامه دهند. در هفته پس از اجلاس آلاسکا، پنتاگون فروش تجهیزات به ارزش ۸۵۰ میلیون دلار به اوکراین، از جمله ۳۳۵۰ موشک هواپرتاب (ERAM) با برد ۱۵۰ تا ۲۸۰ مایل را تصویب کرد. اما اگر طرح اولیه(A) اروپاییها شکست بخورد - اگر ترامپ پوتین را سرزنش نکند، یا اگر صرفاً علاقهاش را از دست بدهد - آنها در حال تدوین طرح ثانویه(B) خود هستند. حداقل، آنها قصد دارند سطح فعلی حمایت نظامی از اوکراین را حفظ کرده و فشار تحریمها بر روسیه را افزایش دهند (اگرچه ابزار تحریم اتحادیه اروپا بسیار کمقدرتتر از ابزار واشنگتن است). اگر کشورهای کلیدی اروپایی موافقت کنند که فشار را افزایش دهند، میتوانند ذخایر موجود تجهیزات نظامی خود را نیز با اوکراین به اشتراک بگذارند و هرچند به طور موقت آمادگی رزمی نیروهای خود را کاهش دهند، اما می توانند اوکراین را در این برهه حساس در نبرد نگه دارند. آنها همچنین میتوانند با توقیف نزدیک به ۲۵۰ میلیارد دلار داراییهای دولتی روسیه که در اتحادیه اروپا مسدود شده است، یک خط نجات مالی بلندمدت برای کیف فراهم کنند و به این ترتیب اجازه خرید سلاحهای آمریکایی را بدون آسیب رساندن به جیب مالیاتدهندگان اروپایی بدهند. در تئوری، اگر ایالات متحده به ارائه اطلاعات ادامه دهد، تحریمها را لغو نکند و به اتحادیه اروپا اجازه دهد برای اوکراین سلاح بخرد، اروپاییها میتوانند خود را سازماندهی کنند و تا لحظهای که قدرت تهاجمی ماشین جنگی پوتین که ممکن است حدود ۱۸ تا ۲۴ ماه دیگر از پا بیافتد، نقش مهمی در حفظ تلاشهای دفاعی اوکراین ایفا کنند. طرح جایگزین اروپا احتمالاً کرملین را منصرف نخواهد کرد: با توجه به توانایی اثبات شده پوتین در تحمل سختی و تلاش مداوم برای وی یک پیروزی دست نیافتنی، رهبر روسیه ممکن است به ژنرالها و تیم اقتصادی خود دستور دهد که به سادگی به کار خود ادامه دهند. دولت او میتواند با کاهش هزینههای آموزش، مراقبتهای بهداشتی و زیرساختها، همانطور که در طول جنگ انجام داده است، از وخامت اوضاع مالی عمومی عبور کند. پوتین همچنین آماده است در صورت کاهش بیشتر انگیزههای مالی، با زور از چاه عمیق نیروی انسانی روسیه بهرهبرداری کند. در ماه ژوئیه، کرملین اعلانهای دیجیتالی سربازگیری را برای فراخوان بیشتر مردان روسی به ارتش راهاندازی کرد؛ به محض اینکه یک سرباز جدید، اعلان الکترونیکی مبنی بر فراخوانده شدن دریافت کند، مرزهای روسیه به روی او بسته میشود و مجازاتهای مختلفی برای عدم اعزام به خدمت وجود دارد. کرملین آشکارا در حال آمادهسازی پول و نیرو برای جنگی طولانی است که در آن تنها استراتژیاش، دوام آوردن در برابر اوکراین از نظر نظامی و اقتصادی است. با این حال، به نظر میرسد کرملین برنامهای برای موضوعی مهمتر ندارد و آن موضوع این است که روسیه نتواند برتری عظیم خود در نیروی انسانی و تجهیزات را به یک پیشرفت چشمگیر قاطع تبدیل کند - همانطور که از زمان آغاز جنگ چنین بوده است. به عبارت دیگر، روسیه برنامهای برای این احتمال ندارد که خطوط دفاعی اوکراین در نهایت فرو نریزند. برچسبها: جنگ اوکراین, روسیه, اروپا, ترامپ
+ نوشته شده در شنبه پانزدهم شهریور ۱۴۰۴ساعت 11:46  توسط یداله فضل الهی
|
|
|