مسیر خطرناک ایران برای بازگشت به قدرت

تهران گزینه‌های کمی دارد، اما بهترین گزینه به چین بستگی دارد.

*افشون استوار

۱۷ سپتامبر ۲۰۲۵ Foreign Affairs یداله فضل الهی

*افشون استوار دانشیار دانشکده تحصیلات تکمیلی نیروی دریایی، پژوهشگر ارشد غیرمقیم در موسسه تحقیقات سیاست خارجی و نویسنده کتاب «جنگ‌های جاه‌طلبانه: ایالات متحده، ایران و مبارزه برای خاورمیانه» است.

یک سال شکست‌های مداوم، استراتژی بزرگ ایران را به ویرانه تبدیل کرده است. نابودی تقریبی حماس در غزه، نابودی گروه شبه‌نظامی لبنانی حزب‌الله و فروپاشی رژیم بشار اسد در سوریه، ایران را از دست نیروهای نیابتی که مدت‌ها برای تهدید اسرائیل به آنها متکی بود، محروم کرد. در نتیجه، در ماه ژوئن، اسرائیل توانست جنگ ۱۲ روزه خود علیه ایران را بدون نگرانی از تشدید تنش‌های منطقه‌ای انجام دهد. آن جنگ، فرض دیرینه در مورد بازدارندگی ایران را از بین برد - این باور که تهران می‌تواند حملات آشکار و مستقیم به خاک خود را به طور مؤثر تلافی کند. به طور عملی‌تر، این جنگ پدافند هوایی اصلی کشور را نابود کرد، قابلیت‌های موشک‌های بالستیک آن را تضعیف کرد و جاه‌طلبی‌های هسته‌ای آن را به عقب راند.

رژیم ایران مطمئناً تلاش خواهد کرد تا قدرت از دست رفته خود را بازپس گیرد. اما تحولات منطقه‌ای از زمان حمله حماس به اسرائیل در 7 اکتبر 2023، و اقدام نظامی مداوم و قاطع اسرائیل، برداشتن گام‌هایی را که می‌تواند نفوذ ایران را تقویت کند، مانند مسلح کردن مجدد حزب‌الله، برای تهران بسیار دشوارتر کرده است. تا زمانی که ایران نتواند از خاک خود دفاع کند، ممکن است نتواند نیروهای نیابتی خود را بازسازی کند یا به به گونه‌ای سمت بمب هسته‌ای حرکت کند که رژیم مذهبی را در معرض خطر فروپاشی بیشتر قرار ندهد.

در کوتاه‌مدت، ایران احتمالاً با گسترش همکاری خود با چین، سعی در بازسازی دفاعی نظامی خود خواهد کرد. تا همین اواخر، پکن در برابر حمایت از یک جناح در مقابل جناح دیگر در خاورمیانه مقاومت کرده است. اما محاسبات چین نیز می‌تواند در حال تغییر باشد. با توجه به افزایش تنش‌ها بین اسرائیل و کشورهای عربی - به ویژه پس از حملات اوایل سپتامبر اسرائیل به رهبری حماس در قطر - ممکن است فرصت‌های جدیدی برای کمک به ایران جهت بازیابی بخشی از قدرت از دست رفته‌اش ببیند.

موانع مسیر

سرنگونی رژیم اسد در دسامبر گذشته - و موضع ضد ایرانی اتخاذ شده توسط حاکمان جدید دمشق - مانعی است در برابر توانایی تهران برای بازسازی استراتژی نیابتی منطقه‌ای خود که دست کم گرفته شده است. برای دهه‌ها، سوریه مستقیماً موشک و راکت در اختیار حزب‌الله، تاج زرین شبکه نیابتی ایران، قرار می‌داد؛ اسد همچنین اجازه داد تا ایران از طریق خاک سوریه به لبنان سلاح قاچاق کند. این تلاش اگرچه پس از شروع جنگ داخلی سوریه با سختی روبرو شد، زیرا اسرائیل شروع به حملات منظم به انبارهای سلاح در سوریه و کاروان‌های مسلح شده توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران کرد، اما ایران همچنان توانست حزب‌الله را مسلح نگه دارد.

احمد الشرع، رئیس جمهور جدید سوریه، به روشنی اعلام کرده است که دیگر نفوذ ایران در کشورش مورد استقبال نیست. او به دنبال همکاری با رقبای ایران، به ویژه ترکیه، بوده و شبه‌نظامیان تحت حمایت ایران را به دلیل دامن زدن به بی‌ثباتی در سوریه سرزنش کرده و در مصاحبه‌ای در فوریه 2025 در تلویزیون دولتی استدلال کرد که نیابتی‌های ایران تهدیدی برای مردم سوریه و "کل منطقه" هستند. با این حال، علیرغم برخی موفقیت‌های اولیه، دولت الشرع برای متحد کردن کشور با مشکل مواجه بوده است. ایران می‌تواند با کمک مخفیانه به جناح‌های ناراضی از رژیم جدید یا کسانی که پذیرای مشوق‌های مالی هستند، از اختلافات پنهان اجتماعی-سیاسی در سوریه سوءاستفاده کند، همانطور که از اختلافات در عراق و یمن بهره برده است.

اگر ارتش ایالات متحده خروج خود را تکمیل کند، ایران می‌تواند فرصت‌های بیشتری برای دخالت در سیاست سوریه داشته باشد. ایران در حال حاضر با برخی از شبکه‌های قبیله‌ای سنی سوریه روابط دارد و با آنها برای انتقال سلاح به کرانه باختری از طریق اردن همکاری کرده است. اگر اقتدار دمشق بر جنوب سوریه کاهش یابد، ایران می‌تواند این شبکه‌ها را برای انتقال سلاح به مرز لبنان ترغیب و تحریک کند.

با این حال، بدون دسترسی به شبکه‌های ترانزیت سوریه، ایران تنها دو راه برای ارسال محموله‌های قابل توجه سلاح به لبنان خواهد داشت: هوایی یا دریایی. هر دوی این روش‌ها در برابر رهگیری اسرائیل آسیب‌پذیر هستند و حتی میزان نفوذ اطلاعات اسرائیل در تشکیلات نظامی ایران، احتمال رسیدن موفقیت‌آمیز سلاح‌های ایرانی به لبنان را کمتر می‌کند. پس از حملات اسرائیل در سال ۲۰۲۴ به حزب‌الله، ساختار رهبری این گروه در هم ریخته است و با فشار فوق‌العاده‌ای برای خلع سلاح مواجه است. و ممکن است چاره‌ای جز عقب‌نشینی یا حتی ترک تحرکات نظامی خود نداشته باشد.

وضعیت تدافعی

ایران ممکن است در نهایت راهی برای بازسازی خطوط تدارکاتی خود به حزب‌الله پیدا کند، اما هم اکنون شرایطی که بتواند این کار را انجام دهد وجود ندارد. این بدان معناست که ایران - شاید برای همیشه - تنها گروه شبه‌نظامی نیابتی را که قدرتش مانع حملات اسرائیل به خاک ایران شده بود، از دست داده است. حوثی‌ها در یمن با موفقیت از سلاح‌های ایرانی برای هدف قرار دادن کشتی‌ها در دریای سرخ استفاده کرده‌اند، اما به ایران در برابر تجاوز اسرائیل کمکی نکرده‌اند. موشک‌های حزب‌الله تهدیدی مستقیم برای شهرهای اسرائیل بودند، اما زرادخانه حوثی‌ها - و همچنین شبه‌نظامیان شیعه تحت حمایت ایران در عراق - تهدیدی کم‌اهمیت‌تر و دورتر محسوب می‌شوند.

البته ایران می‌تواند از استراتژی نیابتی خود فاصله بگیرد و با تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‌ای، بازدارندگی خود را احیا کند. با وجود حملات اسرائیل و ایالات متحده به تأسیسات هسته‌ای‌اش در ماه ژوئن، ایران در حال حاضر اورانیوم غنی‌شده با خلوص بالا را برای ساخت چندین سلاح هسته‌ای در اختیار دارد و گمان می‌رود که دانش ساخت آنها را نیز دارد. اگر ایران بتواند تأسیسات غنی‌سازی را تعمیر یا بازسازی کند (یا اگر از قبل چنین تأسیسات مخفی داشته باشد)، می‌تواند آن اورانیوم را به سرعت نسبتاً سریع، شاید در عرض چند هفته، تا سطح درجه تسلیحاتی خالص­سازی کند.

اما حتی اگر رهبران ایران بخواهند به دنبال تسلیحات هسته‌ای باشند، برداشتن گام‌های لازم برای این کار برای رژیم حاکم بسیار خطرناک خواهد بود. با توجه به برتری اطلاعاتی شدید اسرائیل، هرگونه اقدامی برای غنی‌سازی بیشتر اورانیوم، خطر هوشیار کردن دشمنان ایران و آغاز دور جدید و مخرب‌تری از حملات به رهبری اسرائیل، ایالات متحده یا هر دو را به همراه خواهد داشت. و حتی اگر ایران در آزمایش یک دستگاه هسته‌ای و توسعه بی‌وقفه زرادخانه سلاح‌های کوچک موفق شود، ناتوانی فعلی آن در دفاع از آسمان خود، آن زرادخانه را به شدت آسیب‌پذیر خواهد کرد. بنابراین، توسعه سلاح هسته‌ای به تنهایی نمی‌تواند بازدارندگی ایران را احیا کند. بدون دفاع متعارف قوی یا نیروهای نیابتی برای جلوگیری از تجاوز خارجی، سلاح‌های هسته‌ای می‌توانند به سادگی یک مسئولیت جدید ایجاد کنند.

ایران نیاز مبرمی به تقویت دفاع هوایی خود دارد. ایران قبل از اینکه شروع به احیای بازدارندگی کند، چه برسد به جبران بخشی از قدرت منطقه‌ای خود، باید بتواند کاستی‌های قابلیت‌های نظامی متعارف خود را برطرف نماید تا به جبران بخشی از قدرت منطقه­ای خود. ایران در طول جنگ ۱۲ روزه، به ویژه با هدف قرار دادن مراکز جمعیتی اسرائیل، راه‌هایی برای تحمیل هزینه به اسرائیل پیدا کرد. اما نرخ بالای رهگیری سامانه‌های دفاع هوایی اسرائیل، باعث شد بازدارندگی موشک‌های ایران ناکافی به نظر بیاید؛ موشک­ها امکان نابودی و یا حتی امکان اصابت قابل اطمینانی به اهداف استراتژیک و نظامی جدی را نداشتند. و پس از حذف سامانه‌های دفاع هوایی ایران، اسرائیل توانست به سکوهای پرتاب موشک ایران حمله کند، که این امر توانایی ایران برای انجام ضدحمله‌های مؤثر را بیش از پیش کاهش داد.

اینکه ایران چگونه زرادخانه خود را بازسازی کند، به درس‌هایی که ارتش آن از جنگ ۱۲ روزه گرفته است، بستگی دارد. هنوز اطلاعات زیادی در مورد میزان اثربخشی سیستم‌های موشکی مختلف ایران در این درگیری وجود ندارد، اما بدون شک فرماندهان ایرانی درک بیشتری از اینکه کدام سیستم‌ها بهترین عملکرد را دارند و کدام تاکتیک‌های عملیاتی مؤثرتر بوده‌اند، به دست آورده‌اند، حتی اگر حملات اسرائیل به ایران قوی‌تر بوده باشد. این درس‌ها چگونگی متمرکز شدن انرژی ارتش ایران را هدایت خواهد کرد. به عنوان مثال، ممکن است حتی بیشتر در سلاح‌های مافوق صوت یا سایر سلاح‌های پیشرفته تولید داخل (مانند موشک‌های فتاح و خرمشهر-۴) و همچنین سیستم‌های برد بلندتر که می‌توانند از شرق ایران شلیک شوند، سرمایه‌گذاری کند؛ هدفی که حمله به آن برای اسرائیل دشوارتر است.

نیاز ایران به تقویت دفاع هوایی خود حتی ضروری‌تر است. در ماه ژوئن، اسرائیل بخش عمده‌ای از دفاع هوایی ایران را در مناطق مرکزی و غربی کشور، از جمله تمام سیستم‌های موشکی زمین به هوای S-300 ساخت روسیه که پیشرفته‌ترین سیستم‌های ایران بودند، نابود کرد. اسرائیل همچنین تعدادی از هواپیماهای نظامی ایران را منهدم کرد. حتی قبل از جنگ هم، ایران نمی‌توانست نیروی هوایی‌ای را مستقر کند که بتواند از آسمان خود در برابر دشمنی قوی‌تر دفاع کند و اکنون ضعیف‌تر است.

ایران فاقد ظرفیت صنعتی برای تولید پلتفرم‌های مورد نیاز برای تقویت دفاع هوایی خود است و باید به دنبال کمک‌های خارجی باشد. مسکو مدت‌هاست که نزدیکترین شریک دفاعی تهران بوده است، اما رابطه پیچیده روسیه با اسرائیل، کمک‌های دفاعی که روسیه مایل به ارائه آن بوده است را محدود می‌کند. جنگ روسیه با اوکراین هم، توانایی آن کشور را برای فروش سلاح به خریداران خارجی کاهش داده است. به عنوان مثال، در سال 2023، ایران از توافقی برای خرید هواپیماهای جنگنده سوخو Su-35 از روسیه خبر داد. با این حال، تا به امروز، روسیه تنها دو فروند از 50 فروند هواپیمای سفارش داده شده توسط تهران را تحویل داده است. مسکو ممکن است هنوز به این توافق عمل کند، اما با توجه به تأخیر در تحویل و محدودیت‌های صنعت دفاعی روسیه، ایران ممکن است به دنبال جایگزین دیگری باشد.

راه حل نهائی:

این امر چین را به بهترین منبع تامین تجهیزات نظامی مورد نیاز ایران تبدیل می‌کند. چین به طور سنتی به دنبال ایجاد موازنه در روابط خود در خاورمیانه بوده است. این کشور به ایران کمک کرده تا از تحریم‌های نفتی فرار کند و کمک‌های نظامی محدودی، مانند کمک به توسعه موشک‌های بالستیک ضد کشتی ایران، ارائه داده است. اما پکن به اندازه کافی به تهران کمک نکرده است تا در برابر همسایگان عرب خود، به ویژه عربستان سعودی، رقیب سنتی منطقه‌ای خود، به مزیت قابل توجهی دست یابد. چین از انزوای نسبی ایران از جمله مهمترین آن، یعنی سوءاستفاده از تحریم‌های غرب برای خرید نفت ایران با تخفیف زیاد - بهره‌مند شده است.

اما اقدام موازنه­گرانه چین ممکن است برای مدت طولانی ضروری نباشد. در مارس 2023، ایران عادی‌سازی روابط دیپلماتیک با عربستان سعودی را آغاز کرد - اقدامی که با میانجیگری چین انجام شد و اساساً یکی از محرک‌های قبلی سیاست خاورمیانه‌ای پکن را تغییر داد. و در صورتی که تنش‌ها بین پکن و واشنگتن افزایش یابد، مزیت استراتژیک بالقوه تهران نیز برای پکن افزایش می‌یابد. پیوند بیشتر ایران با منافع و حمایت چین می‌تواند در سناریویی بحرانی مانند تایوان مفید باشد، که در آن پکن می‌تواند با تشویق تهران و نیروهای نیابتی‌اش برای هدف قرار دادن کشتی‌های غیرنظامی در دریای سرخ یا خلیج عمان، تمرکز نیروی دریایی ایالات متحده و متحدانش را برهم بزند.

پدافند هوایی یک شکاف اساسی است که چین می‌تواند به ایران در پر کردن آن کمک کند. سامانه پدافند هوایی متحرک HQ-9 چین مشابه پلتفرم پیشرفته‌تر S-400 روسیه است. اگر پکن این سامانه را به تهران بفروشد، می‌تواند به ایران کمک کند تا حدودی توان حفاظت از آسمان خود را بازیابد. ایران همچنین می‌تواند برای نوسازی نیروی هوایی خود با چین قرارداد ببندد، مانند خرید هواپیمای چنگدو J-10 چینی که در تنش نظامی کوتاه مدت پاکستان با هند در ماه مه عملکرد خوبی داشت.

در کوتاه مدت، نه پدافند هوایی بهتر و نه ناوگان بهبود یافته جت‌های جنگنده، نمی‌توانند به طور چشمگیری نقطه ضعف نسبی ایران در رابطه با اسرائیل و ایالات متحده را تغییر دهند. اما در میان‌مدت، این پیشرفت‌ها می‌تواند حملات بیشتر به ایران را برای دشمنان دشوارتر و پرهزینه‌تر کند و از تشدید تنش­های گاه‌به‌گاه جلوگیری نماید. حداقل، این کار می‌تواند برای ایران زمان بخرند تا ذخایر موشکی تولید داخل خود را دوباره پر و اصلاح کند و برای یک درگیری دیگر آماده­تر شود. هرچه تهدید جنگ از نظر زمانی برای ایران دورتر شود، می‌تواند ریسک فوری‌تری را تحمل کند.

صرف نظر از اینکه چین چگونه به این مخمصه واکنش نشان دهد، ایران در شرایط بحرانی قرار دارد. رهبران ایران ممکن است ترجیح دهند در وضعیت ناامنی به سر ببرند، به این امید که بدون مصالحه بیشتر، از این دوره بحرانی جان سالم به در ببرند. یا ممکن است مسیر خطرناک‌تر تسلیحات هسته‌ای را انتخاب کنند. اما داربستی که امنیت ایران را در دو دهه گذشته حفظ کرده بود، فرو ریخته است و تا زمانی که کاستی‌های نظامی متعارف آن برطرف نشود، این کشور اساساً آسیب‌پذیر و ناامن باقی خواهد ماند.

یداله فضل الهی

30 شهریور 1404


برچسب‌ها: ایران, چین, جنگ 12 روز, اسرائیل
+ نوشته شده در  یکشنبه سی ام شهریور ۱۴۰۴ساعت 18:4  توسط یداله فضل الهی  |