روز دوشنبه به دعوت یکی از نهادها در جلسه ای شرکت کردم. موضوع اصلی جلسه بررسی وضعیت کشور بعد از جنگ 12 روز اسرائیل علیه ایران و اقدامات و تدابیر جمهوری اسلامی بعد از آتش بس و بیاینه جبهه اصلاحات در مورد وضعیت کشور بود.

در این جلسه اعضای حاضر در جلسه بیشتر در خصوص مفاد بیانیه جبهه اصلاحات و بازتاب آن در میان مردم و کنش گران سیاسی صحبت کردند. در بیانیه جبهه اصلاحات چند محور عمده مورد توجه قرار گرفته بود که عبارت بودند از:

1. ضرورت تغییر پارادایم نظام جمهوری اسلامی ایران

2. تعطیلی غنی سازی

3. حل تمامی مسائل و ارتباط همه جانبه با آمریکا

در این میان افرادی چون عبدالله گنجی، حمیدرضا جلائی پور و اصولگرایان و جبهه پایداری واکنش منفی به مفاد بیانیه داشته اند و به نوعی آنرا همراستا با بیانیه ها و سخنرانی های نتانیاهو ارزیابی کرده اند.

در این خصوص ظاهرا جبهه اصلاحات نگرانی هائی دارد ازجمله اینکه گذار درحال اتفاق افتادن است و جریان اصلاحات مخالف گذار براندازانه است ولی هیچ برنامه ای برای مرحله گذار ندارد و در ادامه راهبرد قبلی و یا تغییر پارادایم لاتکلیف است.

در حال حاضر حداقل سه طیف در جبهه اصلاحات شکل گرفته ولی هیچکدام به مرحله انتخاب و عمل نرسیده اند. عده ای همانند جلائی پور و کارگزاران و خرازی و ... که معروف به روزنه گشا هستند؛ این گروه باید به رسمیت شناخته شوند و گفتگو با آنها باید آغاز گردد. گروه دوم طیف مدافع نگاه مهندس موسوی هستند که طیف گسترده ای هستند و معتقد به برگزاری رفراندوم و تشکیل مجلس موسسان برای گذار هستند. گروه سوم هم اعضای اعضای جبهه اصلاحات هستند که بیانیه اخیر را امضا کرده اند و معتقدند باید با تقویت دولت دکتر پزشکیان از غنی سازی گذشت و با آمریکا مشکلات را حل کرد و وضعیت معیشتی مردم را بهبود بخشید.

نویسنده معتقد است گذار قطعی است، نظام در وضعیت بی دولتی به معنای فقدان ظرفیت اصلاح، فقدان توان تصمیم گیری و سیاست گذاری در بابا موضوعات اساسی و حیاتی کشور، فقدان اراده و توان برای شناسائی لایه ها و سطح و ضریب نفوذ در نهادهای نظامی، امنیتی و سیاسی کشور است و وضعیت حکومت پوشالی به معنای ناکارآمدی مطلق در شناسائی و حل بحرانهای کشور قرار گرفته است. با گذشت قریب به 2 ماه از پایان جنگ 12 روزه و علیرغم اینکه به عنوان مثال با مجوز نهادهای امنیتی و نظامی کشور، شرکتی با دریافت 250 همت وام در جوار یکی از پادگانهای مهم نظامی، و با اخذ مجوز پهپاد تولید می کند و مجوز پرواز در سراسر کشور را بدست می آورد و با به پرواز درآوردن پهپادها در سرتاسر آسمان کشور، نسبت به شناسائی تمامی مکانها و مراکز نظامی و امنیتی و تولیدی و صنعتی و سیاسی و ... اقدام می کند، نسبت به صادرات پهپاد به روسیه و اسرائیل اقدام می کند و در زمان جنگ با پهپادها مراکز نظامی را مورد هدف قرار می دهند.... و یا این موضوع که در سایه و پوشش انفجار بندرعباس و خروج بدون بازرسی کالاهای دپو شده در بندر، اسرائیل سیل کثیری اسلحه و تجهیزات نظامی و امنیتی وارد کشور می کند که تاکنون مورد شناسائی و کشف قرار نگرفته است. باوجود موارد نفوذ در سطح گسترده که دو نمونه از آن ذکر شد، تاکنون هیچ اقدامی در خصوص شناسائی و دستگیری عوامل نفوذ صورت نگرفته و همه مقامات نظامی و امنیتی همچنان در مصادر خود نشسته و مردم را امر و نهی می کنند.

سیاستگذاری در حوزه اقتصاد کلان و محیط زیست و ناترازی انرژی و تعطیلی صنایع و بیکاری گسترده کارگران، رکود تورمی افسار گسیخته، فقر ساختاریافته و در حال صعود بی حد و حصر، از دست رفتن مزیتهای ژئوپلیتیکی کشور به دلیل بی خردی و جهل و خیانت برخی مقامات، ایدئولوژی زدگی(بیشتر خرافات و جهالت) در همه عرصه های کشور بویژه سیاست خارجی و سیاست داخلی، خشکاندن کشور، مدیریت فاجعه بار آب و برق و... کاملا تعطیل شده و هیچ تدبیری برای این مسائل وجود ندارد و کشور عملا با وضعیت بی دولتی مواجه شده است. بنابراین برای جلوگیری از فروپاشی کشور، برای جلوگیری از بروز اعتراضات مدنی خشونت آمیز، برای جلوگیری از تحرکات اجباری قومیتها برای رهائی از فقر و فشار اقتصادی و برای جلوگیری از طمع کردن همسایگان و قدرتهای جهانی برای تجزیه کشور، باید گذار توسط نخبگان صورت گیرد و احزاب و گروهها و نخبگان و افراد و نهادها و گروههای مرجع باید فراتر از مسائل درونی خود را ببینند و تعامل و گفتگو را با همه نخبگان و گروهها آغاز کنند و تا فرصت هست مرحله گذار را به صورت آگاهانه و هوشمندانه و مدیریت شده و به سرعت و از درون کشور با عاملیت نخبگان داخلی و مردم طی کنند تا خدای نکرده وارد فاز گذار خشونت آمیز و آمرانه و با عاملیت گروهها یا قدرتهای خارجی نشویم. در ایم میان گروههای اصلاح طلب هم خود را فراتر از اصلاحات ببینند و با همه گروهها حتی گروههای خارج از کشور گفتگو کرده و روی چند اصل اصلی و بنیادی به اجماع برسند. باید تاکید کنم که عاملیت گذار باید داخلی باشد نه خارجی. باید کنش و اراده سیاسی نخبگان و کنش گران سیاسی و اجتماعی معطوف به عمل باشد نه به صورت صدور بیانیه های هنجاری و تجویزی.

باید اجماع حداکثری با مشارکت حداکثری مردم و منافع حداقلی گروهها شکل بگیرد و مدیریت گذار هم با ترکیب مناسبی از نخبگان مورد اعتماد و اطمینان و مردم صورت گیرد.

موضوع دیگر مورد بحث در جلسه، سفر لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی به لبنان و عراق بود که بیشتر تحلیل ها مبتنی بر این بود که سفر وی به لبنان فاقد دستاورد بود و ایشان نتوانست دولت لبنان را متقاعد کند که از خلع سلاح حزب الله صرف نظر کند.

بحث دیگر توافق سه جانبه ارمنستان و جمهوری آذربایجان و آمریکا برای کریدرو زنگه زور بود که متاسفانه باعث از بین رفتن مزیت ژئوپلیتیکی کشور در شمال کشور شد ولی متاسفانه برخورد برخی اعضا و ارکان نظام با این موضوع حساس، بسیار سطحی و نااگاهانه و توجیه گرانه و با هدف حساسیت زدائی از مسائل مهم و استراتژیک ژئوپلیتیکی بوده است. ولی با این دست فرمان و ناکارآمدی و بی دولتی و حاکمیت توهمات و خرافات به عنوان ایدئولوژیک در سیاست و سیاست خارجی و نداشتن اولویت در سیاست و عدم شناخت منافع ملی در نظام، بیم آن می رود که بسیاری از مزیتهای ژئوپلیتیکی و فرصتهای کشور از دست برود و ایران دیگر در نظام جدید جهانی درحال شکل گیری هیچ جایگاهی(حتی جایگاه جبری ناشی از جایگاه آن در مرکز مواصلات بین شرق و غرب) نداشته باشد و در زنجیره تامین جهانی هم نقشی نداشته باشد و تبدیل به کشور پیرامون پیرامون و عقب افتاده و دور از پیوستگی ها و وابستگی های متقابل اقتصادی جهانی بماند. این مسئله دارد در تنگه هرمز هم درحال وقوع است. حق آبه ایران در افغانستان، وضعیت نه جنگ و نه صلح با عراق بعد از گذشت 37 سال، وضعیت نه جنگ و نه صلح با اسرائیل و آمریکا، از دست دادن منافع ملی در ترتیبات حقوقی دریای خزر و ... و ... همگی موید مرگز مغزی و پوشالی بودن و عدم ظرفیت حل مسائل توسط حکومت است. برای جلوگیری از خسارت و فروپاشی همه جانبه کشور باید مرحله گذار تسریع گردد.

موضوع دیگر وضعیت اقدام و قومیتها در ایران است. متاسفانه بخاطر تبعیض بیش از حد در تخصیص بودجه و امکانات در میان مرکز و استانهای مرزی، فساد سیستمی و سیاه حاکم بر همه نهادها و ارکان کشور، حاکمیت مافیا در همه حوزه ها، صعوبت معیشت مردم، گستره فقر و محرومیت و ... همه اقوام دلخور هستند و ارتباطات و جلسات خود را با آمربکائیها شروع کرده اند. برای جلوگیری از تشدید و تعمیق این روند، باید سریع مرحله گذار طی شود و با اتخاذ سیاستهای عدالت محور در تمام نقاط و در ارتباط با تمامی اقدام و ادیان و مذاهب و اقلیتهای قومی و مذهبی ایران، وحدت و انسجام و تمامیت ارضی کشور حفظ گردد.

والسلام


برچسب‌ها: گذار, گذار مسالمت آمیز, عاملیت داخلی گذار, دولت پوشالی
+ نوشته شده در  چهارشنبه بیست و نهم مرداد ۱۴۰۴ساعت 9:54  توسط یداله فضل الهی  |